۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۲, یکشنبه

1و2و3......گام به گام


سوره نور:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ ۚ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَىٰ مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

ای مؤمنان! از گام های شیطان پیروی نکنید؛ و هر که از گام های شیطان پیروی کند [هلاک می شود] زیرا شیطان به کار بسیار زشت و عمل ناپسند فرمان می دهد؛ و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هرگز احدی از شما [از عقاید باطل و اعمال و اخلاق ناپسند] پاک نمی شد، ولی خدا هر که را بخواهد پاک می کند؛ و خدا شنوا و داناست. ﴿٢١


السلام علیک یاامام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف


السلام علیک یا امام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

باسلام خوشبختانه هیچ کس نظری ندادولی با توکل و توصل و تلاش انشا الله دوباره شروع به کار کردم و با مددآقاامام زمان علیه السلام در این مسیر قدم برمی داریم.مطالب زیادی را هر روز می گذارم امیدوارم استفاده کنید.

التماس دعا




۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

ماه رمضان مبارک باد

با سلام خدمت شما بازدید کننده ی عزیز

در حال حاضر تا مدتی قصد تغییرات و چیدمان مطالب جدید را نداریم لطفا با اظهارنظرات سازنده ی خود ما را
در اجرای این امر خداپسندانه یاری نمایید .منتظر هر انتقاد و پیشنهادی از شما بزرگواران هستیم.
اگر خود نیز مطلب جالبی دارید لطفا در قسمت نظرات برای ما بفرستید تا با نام شما در سایت ثبت شود.

یا علی یا حق

۱۳۸۸ خرداد ۲۳, شنبه

تولد حضرت فاطمه مبارک





السلام علیک یا فاطمه الزهرا سید النساء العالمین


تولد حضرت فاطمه بر همه انسا ن ها و زنان با خدایی که تقوایشان اول در عمل است  و باطن پاکی دارند مبارک باد




در مورد جن بیشتر بدانید





موجودی  که خلقتش در سوره جن بیان شده


مقدمه

شايد به جرات بتوان بحث در وادي موجودات ماوراءالطبيعه را به قدمت تاريخ بشري دانست،چه در ميان عوام وچه در ميان روشنفكران،دانش پژوهان و محققين هر عصر.از اين رو بعد از گذشت قرن ها اين بحث هنوز هم به همان تازگي دنبال شده و چنانچه وقتي نوشته اي،گفتگويي،داستاني ويا حتي فيلمي در مورد آنها تهيه مي شود از استقبال عموم برخوردار مي گردد،چرا كه بشر هميشه تشنه برداشتن حجاب از مستورهاي پيرامون خويش است،تا بتواند حس غريزي كنجكاوي خود را نسبت به اين موجودات به طريقي تسكين بخشد.شايد يك وجه اشتراك را بتوان در ميان عوام و روشنفكران و دانشمندان يافت وآن شك و ترديد نسبت به واقعيت وجودي آنان است؛چراكه حتي سير تكاملي علم در قاره اروپا و آمريكا هم نتوانسته آن را از محالات بداند و علي رغم همه پيشرفت هاي علوم بشري هيچ راه حل علمي براي پي بردن به چگونگي اين موجودات عنوان نشده و همه چيز مانند ازل در شك و ترديد است؛اما در جهان بيني اسلامي همه چيز زيبا و بجا آفريده شده است،حتي موجود ماوراء الطبيعه اي با نام «جن»،موجودي كه حتي برخي از مسلمانان،روشنفكران و دانش پژوهان در زمينه ديني يا به ديده شك و ترديد در آن نگريسته،ويا سكوت كرده اند.
موضوع: در مورد جن بيشتر بدانيد
جن داراي حركات بسيار سريع مي‌باشد و به همين دليل قبلاً مي‌توانست در آسمان نفوذ و استراق سمع كند ولي با ظهور حضرت مسيح(عليه‌السلام) جلوي ورود و نفوذ آنها به آسمانها به صورت نسبي گرفته شد و با ظهور پيامبر گرانقدر اسلام حضرت خاتم الانبياء(صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) كاملاً از ورود آنها به آسمانها جلوگيري گرديد، پس جن نمي‌تواند از آينده و اسرار غيب خبر دهد و آنهايي كه مدعي اين گونه امور هستند، آگاهانه يا ناآگاهانه دروغ مي‌گويند. خلقت انسان بعد از خلقت جن روي زمين بوده است و جن‌ها هفت هزار سال پيش از انسان در كره زمين زندگي مي‌كردند. همانطور كه انسان ها از نسل آدم و حوا بوده، جن ها از نسل مارج و مارجه مي‌باشند. طول عمر جن از انسان بسيار زيادتر است ولي جن نيز داراي مرگ، تولد و عمر محدود و مشخص مي‌باشد، همچنين داراي حشر، نشر، معاد، حساب و كتاب اخروي است. از لحاظ مرفولوژي و ظاهري، قيافه واقعي جن با انسان تفاوت دارد(اين موجودات مي‌توانند با قيافه و ظاهر كاذب نمايان شوند). جن يك امتياز از لحاظ ظاهري نسبت به انسان دارد و آن اينكه مي‌تواند به هر شكلي كه مي‌خواهد اعم از انسان و حيوان دربيايد، ولي به شكل پيامبران، ائمه معصومين و شيعيان واقعي ظاهر نمي‌شود. طول قد جن بسته به سن او، بين سي تا هشتاد سانتيمتر است. جن داراي دو جنس مذكر و مؤنث است و توليد مثل مي‌كند. نطفه جن بر خلاف انسان از جنس و ماهيت شبيه هوا مي‌باشد. برخي معتقدند كه انسان و جن مي‌توانند با همديگر ازدواج نموده، حتي توليد مثل نمايند. دستگاه گوارش جن با انسان تفاوت دارد، جن از پس مانده غذاي انسان بصورت بو كشيدن و يا مزه مزه كردن استفاده مي‌كنند. بطور معمول جن انسان را مي‌بيند ولي براي انسان قابل رؤيت نمي‌باشد.
جن مانند انسان داراي علم، ادراك، قدرت تشخيص، مسئوليت و تكليف است. پيغمبر گرامي اسلام بر جن‌ها نيز مبعوث شدند و در بين جن‌ها نيز دين و مذهب و فرقه وجود دارد. جان به دو گروه مسلمان و غيرمسلمان تقسيم شده و مسلمانان آنها نيز در دو گروه اهل تشيع و اهل تسنن قرار مي‌گيرند. رهبر جن‌هاي شيعه«سعفر ابن زعفر»مي‌باشد و لوحي مزيّن به جملة مبارك«يا ابا عبد الله الحسين»برگردن دارد. پدر زعفر در صدر اسلام توسط حضرت علي(عليه‌السلام) كشته شد و خود نيز به دست آن حضرت مسلمان گرديد. زعفر و لشكريانش در واقعه كربلا به ياري حضرت امام حسين(عليه‌السلام) شتافتند ولي آن امام بزرگوار اجازه نفرمودند. در منابع مختلف از جمله قرآن كريم، تفاسير، احاديث و كتب علمي از جن ياد شده است. دانشمندان غربي از جن به عنوان ارواح صدادار ياد مي‌كنند. پيامبر گرامي اسلام كه درود خدا بر او باد مي‌فرمايند:«خداوند جن را در پنج صنف آفريد: باد، مار، عقرب، حشرات و انسان.»برخي از انسانها جن را مي‌پرستند، علّامه طباطبائي(رضوان‌الله‌تعالي‌اليه) مي‌فرمايند:«مشركان سه دسته مي‌شوند، اول آنهاييكه جن مي‌پرستند، دوم آنهاييكه ملائكه مي‌پرستند و سوم آنهاييكه مقدّسيني از بشر را پرستش مي‌كنند.» ابليس از طوايف جن است و در قرآن صراحتاً به اين مطلب اشاره شده است. ابليس شش هزار سال عبادت كرد و همين امر باعث شد از زمين به آسمان برود و در رده ملائك قرار بگيرد و به درجه‌اي رسيد كه مرتبة استادي برخي از ملائك را داشت. برخي از جن‌ها علاقمند به داشتن ارتباط با انسان مي‌باشند، بعضي انسانها نيز به ايجاد رابطه با جن‌تمايل دارند، ايجاد اين ارتباط امكان پذير است ولي به هيچ عنوان توصيه نمي‌شود و نهي شده است، برخي از علما نيز آن را مجاز نمي‌دانند.
ارتبـاط با جن و تسخير جن نه تنها هيچ سودي براي انسان ندارد بلكه مضر نيز مي‌باشد، اگر انساني با جن ارتباط گرفت، ديگر نمي‌تواند آنرا قطع كند و يا حداقل قطع اين ارتباط داراي عواقب خطرناكي است. قابل ذكر است كه جن در مقابل ارتباط با انسان و بعضاً خدماتي كه ارائه مي‌كند، چيزهايي از انسان مي‌گيرد كه جبران آن بسيار سخت بوده، يا غيرقابل جبران است. در صورتيكه جن از طرف انسان احساس خطر كند و يا آسيب ببيند، اقدام به تلافي خواهد كرد و به شخص مورد نظر يا بستگان نزديك، از جمله همسر و فرزندان او آسيب مي‌زند و يا آزار و اذيّت مي‌رساند، پس بهتر است در مورد جن به همين مقدار اطلاعات رسيده از منابع ديني و بزرگان اكتفا نموده، جن را بهانه‌اي براي تفكّر و تدبّر در عظمت خالق آن قرار دهيم. براستي كه اگر انسان تمام عمر خويش را نيز صرف انديشيدن در بزرگي و عظمت حق تعالي نمايد، بسيار اندك خواهد بود.
موضوع: فرق فرشته با جن
ملائکه عطر و بوي خوش و پاکيزگي وضو و غسل را دوست دارند و هر جا بوي خوش باشد متوجه آنها مي شوند و از ظلمت و جاي متعفن بدشان مي آيد ولي شياطين و اجانين جاهاي تاريک و محل هاي متعفن را دوست دارند و در گلخن حمام و جاهاي کثيف جن فراوان است . _ جايي که معصيت شود فرشته وارد نمي شود ولي جن در آن جا زياد و فراوان است. _ در خانه اي که سگ باشد فرشته گريزان است ولي جن به آن خانه وارد مي شود. _ در جايي که مجسمه و عکس صاحب روح باشد فرشته وارد نمي شود ولي جن داخل مي گردد. _ در اتاقي که جنب و حايض باشد فرشته وارد نمي شود. _ در خانه اي که آلات موسيقي باشد فرشته داخل نمي شود. _ ملائکه لباس سفيد , قرائت قرآن و منزل امام و ولي خدا را دوست دارند. _ جن ها از سخن چيني مسرور و خوشحال مي شوند.
_ فرشتگان از زنهاي محجبه مسرور و شاد مي گردند و منازلي که چنين زنهايي دارند جن از خانه بيرون مي رود. _ جن به زنهاي بدون مقنعه و روسري اگر چه در منزل باشند علاقه دارد البته اصناف کفار از جن. _ ملائکه از موجودات عالم بالا و عالم ملکوت مي باشند و جن ها از موجودات عالم پائين هستند. _ جنس ملائکه از نور است ولي جنس جن از آتش خالص است. _ فرشتگان غذا نمي خورند و ازدواج هم نمي کنند ولي جنيان هم غذا مي خورند و هم ازدواج مي کنند. _ جن ذريه دارد ولي ملائکه ذريه ندارند. _ ملائکه گناه و تخلف امر پروردگار را نمي کنند بخلاف جن که گناه و تخلف از امر الهي مي کنند. _ فرشتگان مرگ , شرک و رفتن به جهنم ندارند ولي جن ها مرگ دارند شرک دارند و ستم کاران آنها به جهنم مي روند. _ شيطان و جن دشمن انسان و بشر بوده و هستند ولي ملائکه نه تنها دشمن انسان نبوده بلکه بر آدميان استغفار مي کنند و از درگاه پروردگار حکيم طلب آمرزش براي آنان مي کنند.



آمدن زعفر جني به کربلا
زعفر جني بساط نشاط و شادي گسترانيده و مجلس عيش و عروسي براي خود فراهم آورده بود . سلاطين جن و پري را دعوت کرد , ناگاه از زير تخت خود صداي گريه بلند دو نفر جن راشنيد که بسيار حزين و سوزناک گريه مي کردند . زعفر گفت: چه وقت گريه است در هنگام خوشحالي من شما گريه مي کنيد؟!
گفتند: اي امير چون تو ما را مامور کردي که جهت امري به شهر برويم عبور ما به قاضريه و نينوا افتاد , ديديم دران صحرا لشگر بزرگي آماده قتال و جنگ هستند و حسين بن علي ( ع ) يعني پسر همان بزرگواري که ما بدست او مسلمان شديم , يکه و تنها ايستاده و تمام ياران و اعوان و انصارش کشته شده اند و خود آن حضرت به نيزه بي کسي تکيه نموده است و دم به دم راست و چپ را نگاه مي کند و گاهي مي فرمايد:(( هل من ناصر ينصرني )) آيا کسي هست که به من کمک کند و شنيديم اهل و عيال او صداي العطش به آسمان بلند کرده بودند فورا خود را نزد تو رسانديم تا تو را از ماجرا آگاه نماييم اگر ادعاي مسلماني مي کني قد مردانگي علم کن که الان پسر پيامبر را نامسلمانان مي کشند. زعفر تا اين سخن شنيد تاج شاهي بر زمين زد لباس دامادي را از تنش در آورد, لباس جنگ پوشيد , طوايف جن را با حربه هاي آتشي برداشت و به کربلا آورد . زعفر نقل کرده : وقتي که وارد زمين کربلا شدم لشکر چهار فرسخ تا چهار فرسخ گرفته بود از زمين تا آسمان صفهايي از اجنه و ملائکه و کروبين, جبرئيل , مکائيل , اسرافيل , هر يکي با چند هزار ملائکه , ارواح و بيست و چهار هزار پيامبر , لکن حضرت مقابل لشگر ايستاده و به هيچ کس اعتنا نمي کرد. آه از آن روز که در دشت بلا غوغا بود شورش روز قيامت در زمين بر پا بود خصم چون دايره گرد حرم شاه شهيد در دل دايره چون نقطه پا برجا بود انبياء و رسل جن و ملايک هر يک جان به کف در بر شه منتظر ايما بود ناگاه ديدم آقا سر غريبي از نيزه بي کسي بلند کرد و اشاره فرمود زعفر بيا , ديدم همه ملائکه متوجه من شدند به حضورش رفته و رکاب بوسيدم و فرمود کجا بودي زعفر؟ عرض کردم قربانت شوم مجلس عيش داشتم به من خبر رسيد و بي درنگ با سي و شش هزار جن به ياري شما آمدم حضرت فرمود: زعفر زحمت کشيدي شما جن و پري از آدميزاد با وفاتر هستيد خدا و پيامبر از تو راضي باشد هر چه اصرار کردم اجازه جهاد نداد و فرمود: شما آنها را مي بينيد آن ها شما را نمي بينند عرض کردم ما هم به صورت انسان ظاهر مي شويم اگر کشته شديم شهيد مي شويم فرمود : زعفر من از زندگي دنيا دل آزرده هستم. در کهنه دير دنياي فاني هرگز کس نماند جاوداني من زنده باشم در سن پيري اکبر بميرد در نوجواني شايد به جرات بتوان بحث در وادي موجودات ماوراءالطبيعه را به قدمت تاريخ بشري دانست،چه در ميان عوام وچه در ميان روشنفكران،دانش پژوهان و محققين هر عصر.از اين رو بعد از گذشت قرن ها اين بحث هنوز هم به همان تازگي دنبال شده و چنانچه وقتي نوشته ای،گفتگويي،داستاني ويا حتي فيلمي در مورد آنها تهيه مي شود از استقبال عموم برخوردار مي گردد،چرا كه بشر هميشه تشنه برداشتن حجاب از مستورهاي پيرامون خويش است،تا بتواند حس غريزي كنجكاوي خود را نسبت به اين موجودات به طريقي تسكين بخشد.شايد يك وجه اشتراك را بتوان در ميان عوام و روشنفكران و دانشمندان يافت وآن شك و ترديد نسبت به واقعيت وجودي آنان است؛چراكه حتي سير تكاملي علم در قاره اروپا و آمريكا هم نتوانسته آن را از محالات بداند و علي رغم همه پيشرفت هاي علوم بشري هيچ راه حل علمي براي پي بردن به چگونگي اين موجودات عنوان نشده و همه چيز مانند ازل در شك و ترديد است؛اما در جهان بيني اسلامي همه چيز زيبا و بجا آفريده شده است،حتي موجود ماوراء الطبيعه اي با نام «جن»،موجودي كه حتي برخي از مسلمانان،روشنفكران و دانش پژوهان در زمينه ديني يا به ديده شك و ترديد در آن نگريسته،ويا سكوت كرده اند. جن يك واقعيت است يا افسانه در ميان انسان ها بر خلقت نظام عالم دو ديدگاه كلي وجود دارد،عده اي كه همه چيز را ناشي از خلقت ذات الهي مي دانند و گروهي ديگر كه سر منشاء خلقت نظام دو عالم را در طبيعت جستجو مي كنند.اگر چه در ميان آنان اختلاف نظرها بسيار عميق واساسي است،ولي هيچ يك از اين دو گروه نتوانسته اند وجود موجودات ماوراء الطبيعه را انكار كنند. آنهايي كه خدا باورند و به روح و معاد معتقدند(غير از مسلمانان)از آنها به عنوان ارواح خبيثه ويا ارواح شرير يا شيطان ياد مي كنند،برخي هم آنها را موجودات فضايي قلمداد مي كنند،ماديون هم اعتقادي به ذات الهي و قدرت پروردگار ندارند،اين موجودات را همان انسان هاي اوليه اي مي دانند كه در سير تكامل بين انسان وميمون حيوان مانده وبه شكل و شمايل غريب در آمده اند و يا حتي برخي از آنها معتقدند كه اينان انسان هاي وحشي و بدوي در اعماق جنگل هستند و گاهي خود را نمايان ساخته و موجب اذيت و آزار انسان هاي متمدن ميشوند.
بنا به نص صريح قرآن،موجودات عالم به سه گروه تقسيم مي شوند: 1 . جامدات2. نباتات
حيوانات؛كه يا داراي عقلند مانند انسان،فرشتگان و جنيان و يا فاقد عقل و شعور مانند حيوانات وباز بنا به آيات نوراني قرآن كريم، بايد بدانيم كه بدون هيچ شك و ترديدي موجودي با نام«جن» در جهان آفرينش وجود دارد كه از نظر تكليف و شايستگي مورد خطاب پروردگار قرار گرفته و مشابه انسان مي باشد، چرا كه: 1. سي و چهار بار نام جن در قرآن كريم آورده شده است. 2. هفتادودومين سوره قرآن با نام اين موجود مزين گرديده است. 3. احاديث و روايات فراواني از پيامبر اكرم (ص)،حضرت علي(ع)،امامان و بزرگان علوم ديني در اين خصوص،موجود بوده ودر دسترس قرار دارد. 4. به وسيله بسياري از انسان ها رؤيت شده اند. به آياتي از قرآن كريم كه وجود جن را مبرهن مي داند اشاره مي كنيم: • سپاهيان سليمان از جن و آدمي و پرنده گرد آمده و به صف مي رفتند.(سوره نمل،آيه 17) • براي خدا شريكاني از جن قرار دادند و حال آن كه جن را خدا آفريده است.(سوره انعام،آيه17) • بگو از جن و انس گرد آيند تا همانند اين قرآن بياورند،نمي توانند،هر چند كه يكديگر را ياري دهند.(سوره اسرا،آيه8 • سخن پروردگارت بر تو مقرر شد كه جهنم را از جن و انس انباشته مي كنيم.(سوره هود،آيه119) • اي گروه جنيان و آدميان،اگر مي توانيد از قطر آسمان و زمين بگذريد،بيرون رويد ولي بيرون نتوانيد رفت مگر با قدرتي.(سوره الرحمن،آيه33)
مرحوم شيخ مفي در كتاب «ارشاد» آورده است:
در آثاري از ابن عباس نقل شده:زماني كه پيامبر اسلام(ص) به قصد جنگ با قبيله مصطلق از مدينه خارج شد،هنگام شب به دره وحشتناك و صعب العبوري رسيد.اواخر شب جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و خبر داد كه طايفه اي از جن در وسط دره جمع شده و قصد مكر و شر و اذيت شما و اصحابتان را دارند.(ارشاد،ص399)
از حضرت امام صادق(ع)روايت شده:
روزي حضرت رسول(ص)نشسته بود،مردي به خدمتشان رسيد كه بلندي قامتش مثل درخت خرما بود.سلام كرد،حضرت جواب داد و سپس فرمود«خودش وكلامش شبيه جن است».سپس به او فرمود كيستي؟ عرض كرد :من هام،پسر هيم،فرزند لاتيس،پسر ابليس هستم.(بحارالانوار،ص83) بانو حكيميه دختر امام كاظم(ع) مي گويدكه برادرم رضا(ع) را ديدم كه تنها بود،عرض كردم:با چه كسي سخن مي گوييد؟ فرمودند:فردي از جن آمده تا مسائلي بپرسد و از چيزهايي شكايت كند.(اصول كافي،ص395)
علامه طباطبايي(ره)مي فرمودند:
روزي آقاي بحريني كه يكي از افراد معروف و مشهور در احضار جن و از متبحرترين در علم ابجد و حساب مربعات بود در مجلس ما حضور يافت،چادري آوردند،دو طرفش را به دست من داد و دو طرف ديگر را به دست هاي خودش گرفت.اين چادر به فاصله دو وجب از زمين فاصله داشت. در اين حال جنيان را حاضر كرد،صداي غلغله و همهمه شديدي از زير چادر برخاست.چادر به شدت تكان مي خورد چنان كه نزديك بود از دست ما خارج شود. من محكم نگه داشته بودم،آدمك هايي به قامت دو وجب در زير چادر بودند وبسيار ازدحام كرده و تكان مي خوردند و رفت و آمد داشتند،من با كمال فراست متوجه بودم اين صحنه،چشم بندي و صحنه سازي نبوده و صد در صد وقوع امر خارجي بوده است.(رجايي،تهراني،جن و شيطان،ص47)

قرآن كريم خلقت جن را چنين بيان مي دارد:
• و جان (كه در بعضي از متون اسلامي آمده است،جان پدر جن است همانطور كه آدم پدر انسان)را پيشتر،از آتش زهرآگين آفريديم.(سوره حجر،آيه27) • خدا انسان راازگل خشك شده اي چون سفال آفريد و جنيان را از شعله اي بي دود.(سوره الرحمان،آيه12) از اين آيات در مي يابيم كه جن،آتش است و انسان از جنس خاك،و اين چنين دريافت مي شود كه جنيان قبل از انسان خلق شده است،و از آنجايي كه هر دو از ماده آفريده شده اند پس مادي هستند،ولي دو تفاوت اساسي آنها را از ساير موجودات متمايز مي سازد: 1. مي توانند خود را به هر شكل و قيافه اي درآورند(آكام المرجان)(به استثناي پيامبران و ائمه معصومين وبنا به برخي روايات حتي احدي از شيعيان) 2. از چشم موجودات ديگر پنهانند.
آيا جن ها برتر از انسان ها هستند؟
همه ما واژه «از ما بهتران»را به كرات شنيده ايم.اين واژه در فرهنگ عاميانه ما اغلب براي جن به كار مي رود ولي آيا واقعاً اين چنين است؟ آيا جن موجودي برتر از انسان است؟ خداوند در قرآن كريم مي فرمايد«وما فرزندان آدم را بر بسياري مخلوقات خود برتري و فضيلت كامل بخشيديم.»(سوره اسراء،آيه70)و همچنين واجب شدن سجده شيطان و فرشتگان بر انسان نيز،خود دليلي براي برتر بودن نوع انسان است در پيشگاه خداوند.يك انسان كامل بر همه موجدات برتري دارد وحتي بعضي از انسان ها كه راه برقراري ارتباط با جنيان را مي دانند(مديوم ها)مي توانندبرآنهاتسلط يابند. باز به قرآن كريم استناد مي كنيم كه مي گويد«از پريان بودند كه به فرمان پروردگارش برايش كار مي كردند و هر كه از آنان از فرمان سر مي پيچد به او عذاب آتش سوزان را مي چشانديم.براي وي هرچه مي خواست ازبناهاي بلندوتنديس ها وكاسه هايي چون حوض وديگ هاي محكم مي ساختند.»(سوره سباء،آيه12و13) اگرچه قرآن كريم در مورد تسلط بر جن فقط از حضرت سليمان ياد كرده است ولي در بسياري از كشورها وحتي در كشور خودمان هم نمونه هاي زيادي ديده شده كه اشخاصي با عنوان جن گير و يا احضار كنندگان ارواح توانسته اند از آنها بهره گيرند. در هر حال بايد دانست كه در پيشگاه خداوند انسان اشرف مخلوقات است و يك انسان كامل و مؤمن بر همه خلايق برتري دارد.

سخن گفتن جنيان
فطرت انسان به گونه اي است كه احتياج به سخن گفتن و ارتباط برقرار كردن با همنوعان خود ساخته است.از طرفي اصوات در حيوانات هم به طريق علمي و هم تجربي ثابت شده و همچنين در قرآن و روايات ذكر شده است كه بعضي از پيامبران(مانند حضرت نوح و سليمان)زبان حيوانات را دانسته و مي توانستند با آنها سخن گويند.در جنيان نيز به همين گونه است.از آنجايي كه جنيان نيز مادي هستند وزندگي اجتماعي آنها ايجاب مي كند كه با يكديگر سخن بگويند،پس به طور قطع و يقين آنها اصواتي براي انتقال مفاهيم به يكديگر دارند ولي در فهم ما نيست.البته كساني مي توانند به طريقي حرف هاي آنها را دريابند وبا آنها سخن گويند؛چنانكه حضرت رسول و برخي از امامان با آنها صحبت مي كردند و افرادي بنابر توانايي هاي خاصي مي توانند با آنها ارتباط برقرار كنند(ارتباط دهندگان يا جن گيران) از امام صادق(ع)نقل شده است: «روزي اميرالمؤمنين(ع)د ركوفه بر فراز نبر مشغول خطبه بود كه ناگهان اژدهايي در حالي كه به شدت به طرف مردم مي دويد و آنها از او مي گريختند پديدار شد.حضرت فرمود: «راه را براي او باز كنيد». مار بزرگي جلو آمد واز منبر بالا رفت و پاهاي حضرت را بوسيد و خود را به پاهاي مبارك حضرت ماليد وسه بار دميد.سپس پايين آمدورفت وحضرت خطبه را ادامه داد. وقتي مردم توضيح خواستند ايشان فرمود:او مردي از جن بود كه مي گفت:فرزندش را يكي از انصار به نام جابر بن سميع،بدون اينكه به او آزاري رسانده باشد با سنگ كشته است و اكنون خون فرزندش را مي طلبيد.»(بحارالانوار،ص172)قابل ذكر است،دري كه مار از آن وارد و خارج شده بود به «باب الثعبان»(درب مار)مشهور شد. پس از شهادت اميرالمؤمنين(ع)،معاويه كه نمي خواست ذكري از فضايل آن حضرت گفته شود دستور دادفيلي آوردند و به آن در بستند. آنقدر فيل را در آنجا نگه داشت تا به باب الفيل مشهور شد.و هم اكنون نيز،«باب الفيل»(درب فيل)ناميده مي شود.(
بحارالانوار،ص
۱- جن جانوريست داراي شعور و فیزیکي غير ارگانيک که از لحاظ شان وجودي از ديد اديان ابراهيمي پايينتر از انسان و بالاتر از حيوان جاي مي گيرد در فرهنگ فارسي به آن ديو و در فرهنگ عرب به آن جن و در فرهنگ لاتين demon ياjinn نام گرفته است.جن به معناي چيزي است که پوشيده شده و منظور پوشيده ماندن او از حواس ماست. ۲- خصوصيات فيزيکي جن از ديد انسان اعجاب آور است عنصر اصلی وجودي جن آتش است وبه علت نداشتن عنصر خاک در وجودش مانند بارباپاپا مي تواند به هر شکل و اندازه اي تبديل شود و بسياری از چيزها را در يک آن جا به جا کند همچنين سرعت نقل مکان بسيار بالايي دارد مي تواند مثلا ظرف 5 دقيقه فاصله بین لاهور و تهران را طي کرده و برگرد. 3- جن ابزار ساز نيست وبه علت خصوصيات فيزيکي منحصر بفرد قادر است در هر مکان و شرايطي زندگي کند وبراي همين به خانه و مسکن نيازي ندارد زيرا سرما و گرما و باد و بوران بر او کارگر نيست جن به وسايل حمل و نقل بي نياز است و از اينجا مي توان فهميد که جن ها داراي صنعت و تکنولوژي نيستند و شهر و کاشانه اي ندارند مکان معمول زندگي آنها کوه وجنگل و دشت است. ۴- جن مانند همه جانداران غذا مصرف می کنداما به مقداري بسيار کمتر از انسان. ۵-جن ها مثل انسان جنسيت ونر يا ماده دارندتوليد مثل مي کنند و تشکيل خانواده مي دهند و به صورت جماعت زندگي مي کنند و جامعه ندارند۶- جن نسبت به انسان زياد عمر مي کند حدود 1000 سال به بالا .جن هايي که در سوره ي جن از آنها نام برده شده که وقتي اولين بار آيات قرآن را شنيدند از شدت ازدحام داشتند بر سر هم خراب مي شدند احتمالا هنوز زنده اند جن ها مانند انسان داناونادان .فرمانده و فرمانبردار ارباب و بنده کافر و متدين شفيق و شرور دارند.وقتي که مردند از بين میروند و نيازي به قبر و گورستان ندارند. ۷- جن داراي عقل است اما نه عقل ابزار ساز و عقل فلسفي و خلاقيت هنري .عقل جن به معناي قوه ي ارزيابي امور روزمره يا همان عقل معاش و قوه تشخيص است به اضافه هوشي سرشار اعم از قدرت خواندن فکر و جستجو و يافتن گذشته و آينده. ۸- جن ها مانند انسان نامگذاري مي شوند و داراي اسم و رسم و شهرت هستند داراي زبان خاص و قوه تکلم هستند و قادر به فهم زبان آدميان۹- معروف ترين جن ابليس يا همان شيطان نام دارد که وصف حال او را شنيده ايد که چون بسيار در قرب به حق کوشيد به جايگاه فرشته هاي مقرب رسيداما چون حاضر به سجده بر انسان يعني شريک قرار دادن بر خدا نشد از درگاه رانده شد!!! ۱۰- طبيعت بين جن و انسان فاصله گذارده است اين پرده عبارت است از شان وجودي آنها و هراس طبيعي هر دو از هم .جن طبيعتا انسان را مي بيند اما انسان جز در شرايط خاص قادر به رويت جن نيست. ۱۱- جن در شرايطي قادر به تسخير انسان و انسان در شرايطي قادر به تسخير جن است انسان مسخر شده را مجنون يا ديوانه يا ديو زده و جن تسخير شده را موکل مي نامند گويند خود جنيان بر سه قسمند ديو.جن وپري که از لحاظ مکانی مادون فرشته هستند. ۱۲- جن مي تواند در مواردي تربيت شده به انسان خدمت کند چنين سنتي در ميان جنگيران ايران و پاکستان وهند وجود دارد اما به طور کل نه بودا نه دالاي لاما نه اوليا الله و نه عرفا و نه پيامبران هيچکدام به مدد خواستن از موجوداتي که مثل انسان خطا و اشتباه و گناه مي کنند توصيه نکرده اند اما همگی وجود آنها را تاييد کرده اند . ۱۳- جنيان مانند امواج راديويي و ماهواره اي با ما هستند ظاهر نمي شوند اما حاضرمی شوند و بعضی از انها درخانه ها و بدن شخصيت هاي ضعيف رفت و آمد مي کنند يکی از راه های دور کردن جنهاي مزاحم خواندن و آويختن 4 آيه از قران است که با قل شروع مي شوند و بسياری ادعيه که درکتب مختلف وجود دارند.اماراه دورکردن انسان شرورچيست!؟!. ۱۴- جن ها بعضی از ما را به شکل همزاد و غير همزاد دوست دارند و کمکمان مي کنند همينطور جواهرات و اشياي قيمتي ما ازجمله انگشترهايي با نگين سنگ (مخصوصا عقيق)را بسيار دوست دارند (ومخصوصا اگر بر آن آيات و اوراد حک شده باشند) اگر دوستمان داشته باشندو سخني باماداشته باشند بيشتربه خوابمان مي ايند و دلسوزی خود را اعلام مي کنند خيلي ازآنها خدمتگذار ارواح اوليا هستند و دست ماراگرفته اندو خيلي ها هم به کرداراکثرآدميان اهل شيطنت.بيشتر آنها بي ضررند و مثل ما گرفتار اين دنيا و درگير و دار تقدير خويشند. ۱۵- اما آنان که ماوراي طبيعت و موجوداتش را باور ندارند چند دسته اند :کساني که انچه که نمي بینند را باور ندارند اينها معمولا فقط آنتي تزقصه هاي جن وپري مادربزرگ ها هستند که حتي زحمت دانستن کوچک ترين اطلاعاتي جز نقد داستان گرمابه های تاريک وکوتوله هاي پاسمي و عروسي جن ها رابه خودشان نداده اند اين تيپ آدمها از 7 سالگي که مادر بزرگه داستان هاي جن وپري را براي ترساندن و خواب کردنشان تعريف مي کرده هنوز زير لحاف هستند.و يا اينکه هارد ديسک کوچکشان از مسئله پر شده و ديگر تاب و ياراي درک و پذيرش راز را ندارندمثل من چهارتا کتاب خوانده اند و تمام ماجرا را در همان چهارتا ديده اند.و گروهي که پوچ يا ابسورد هستند کساني که خويش را منکرند چه رسد به ماوراي خويش و گروه آخر کساني که جنها دستشان مي اندازند و در مجالس احضار ارواح در نقش يک روح برايشان شيرين کاري می کنند تا فردا در مدح روح کتاب چاپ کنند و جايزه بگيرند! جن براي انسان از انسان خطرناک تر نيست همانطور که انسان براي کوسه از کوسه خطرناک تر است!(در تاريخ بشر حتي يک مورد مرگ انسان به دست جن گزارش نشده در حالي که فقط در دوره حکومت استالين 35 ميليون روس به قتل رسيدند آمار کشتار جنگ هاي مذهبي صليبي و جنگ هاي جهاني و قومي و قبيله اي پيش کش) در حقيقت هيچ چيز هراس ناک تر و هوس ناک تر انسان نيست که به قول توماس هابز انسان گرگ انسان است.
1- جن جانوريست داراي شعور؛ و فيزيکي غير ارگانيک ؛ که از لحاظ شان وجودي ؛ از ديد اديان پايينتر از انسان و بالاتر از حيوان جاي مي گيرد .در فرهنگ فارسي به آن ديو و در فرهنگ عرب به آن جن و در فرهنگ لاتين demon يا jinn نام گرفته است. جن به معناي چيزي است که؛ پوشيده شده ؛و منظور پوشيده ماندن او از حواس ماست. 2- خصوصيات فيزيکي جن از ديد انسان؛ اعجاب آور است. عنصر اصلي وجودي جن آتش است وبه علت نداشتن عنصر خاک ؛در وجودش مانند بارباپاپا ؛مي تواند به هر شکل و اندازه اي تبديل شود. و بسياري از چيزها را در يک آن ؛جا به جا کند .همچنين سرعت نقل مکان بسيار بالايي دارد. مي تواند مثلا ظرف 5 دقيقه فاصله بين لاهور و تهران را طي کرده و برگردد. 3- جن ابزار ساز نيست ؛ وبه علت خصوصيات فيزيکي منحصر بفرد ؛قادر است در هر مکان و شرايطي زندگي کند ؛وبراي همين به خانه و مسکن نيازي ندارد. زيرا سرما و گرما و باد و بوران بر او کارگر نيست ..جن به وسايل حمل و نقل بي نياز است ؛ و از اينجا مي توان فهميد که جن ها داراي صنعت و تکنولوژي نيستند ؛ و شهر و کاشانه اي ندارند مکان معمول زندگي آنها کوه وجنگل و دشت است. 4- جن مانند همه جانداران غذا مصرف مي کند . اما به مقداري بسيار کمتر از انسان. 5-جن ها مثل انسان جنسيت ونر يا ماده دارند . توليد مثل مي کنند و تشکيل خانواده مي دهند ؛ و به صورت جماعت زندگي مي کنند و جامعه ندارند. 6- جن نسبت به انسان زياد عمر مي کند . حدود 1000 سال به بالا .جن هايي که در سوره ي جن از آنها نام برده شده ؛ که وقتي اولين بار آيات قرآن را شنيدند ؛ از شدت ازدحام داشتند بر سر هم خراب مي شدند ؛ احتمالا هنوز زنده اند . جن ها مانند انسان داناونادان ؛ .فرمانده و فرمانبردار ؛ ارباب و بنده ؛ کافر و متدين ؛ شفيق و شرور دارند.وقتي که مردند از بين ميروند و نيازي به قبر و گورستان ندارند. 7- جن داراي عقل است . اما نه عقل ابزار ساز و عقل فلسفي و خلاقيت هنري .عقل جن به معناي قوه ي ارزيابي امور روزمره يا همان عقل معاش ؛ و قوه تشخيص است ؛ به اضافه هوشي سرشار ؛ اعم از قدرت خواندن فکر و جستجو و يافتن گذشته و آينده. 8- جن ها مانند انسان نامگذاري مي شوند ؛ و داراي اسم و رسم و شهرت هستند داراي زبان خاص ؛ و قوه تکلم هستند و قادر به فهم زبان آدميان. 9- معروف ترين جن ؛ ابليس ؛ يا همان شيطان نام دارد ؛ که وصف حال او را شنيده ايد ؛ که چون بسيار در قرب به حق کوشيد به جايگاه فرشته هاي مقرب رسيد ؛ اما چون حاضر به سجده بر انسان ؛ يعني شريک قرار دادن بر خدا نشد از درگاه رانده شد. 10- جن در شرايطي قادر به تسخير انسان ؛ و انسان در شرايطي ؛ قادر به تسخير جن است . انسان مسخر شده را مجنون؛ يا ديوانه ؛يا ديو زده ؛ و جن تسخير شده را ؛موکل مي نامند. گويند خود جنيان بر سه قسمند: ديو.؛جن وپري ؛که از لحاظ مکاني ؛ مادون فرشته هستند. 11- جن مي تواند در مواردي تربيت شده ؛ به انسان خدمت کند. چنين سنتي در ميان جنگيران ايران و پاکستان وهند وجود دارد . اما به طور کل ؛ نه بودا ؛ نه دالاي لاما ؛ نه اوليا الله ؛ و نه عرفا و نه پيامبران هيچکدام ؛به مدد خواستن از موجوداتي که مثل انسان ؛خطا و اشتباه و گناه مي کنند ؛توصيه نکرده اند اما همگي؛ وجود آنها را تاييد کرده اند . 12- جنيان مانند امواج راديويي و ماهواره اي ؛با ما هستند ظاهر نمي شوند ؛اما حاضرمي شوند و بعضي از انها ؛درخانه ها و بدن شخصيت هاي ضعيف ؛رفت و آمد مي کنند. يکي از راه هاي دور کردن جنهاي مزاحم ؛خواندن و آويختن 4 آيه از قران است ؛ که با قل شروع مي شوند . و بسياري ادعيه ؛که درکتب مختلف وجود دارند.اماراه دورکردن انسان شرورچيست!؟ 13- جن ها ؛ بعضي از ما را؛ به شکل همزاد و غير همزاد دوست دارند؛ کمکمان مي کنند ؛همينطور جواهرات و اشياي قيمتي ما ؛ازجمله انگشترهايي با نگين سنگ (مخصوصا عقيق)را بسيار دوست دارند (ومخصوصا اگر بر آن آيات و اوراد حک شده باشند) .اگر دوستمان داشته باشندو سخني باماداشته باشند ؛بيشتربه خوابمان مي ايند و دلسوزي خود را اعلام مي کنند .خيلي ازآنها خدمتگذار ارواح اوليا هستند و دست ماراگرفته اندو خيلي ها هم به کرداراکثرآدميان اهل شيطنت.بيشتر آنها بي ضررند و مثل ما گرفتار اين دنيا و درگير و دار تقدير خويشند. 14- اما آنان که ماوراي طبيعت ؛ و موجوداتش را باور ندارند؛ چند دسته اند :کساني که انچه که نمي بينند را باور ندارند . اينها معمولا فقط آنتي تزقصه هاي جن وپري مادربزرگ ها هستند؛ که حتي زحمت دانستن کوچک ترين اطلاعاتي جز نقد داستان گرمابه هاي تاريک وکوتوله هاي پاسمي و عروسي جن ها رابه خودشان نداده اند. اين تيپ آدمها از 7 سالگي که مادر بزرگه داستان هاي جن وپري را براي ترساندن و خواب کردنشان تعريف مي کرده ؛هنوز زير لحاف هستند.و يا اينکه هارد ديسک کوچکشان از مسئله پر شده و ديگر تاب و ياراي درک و پذيرش راز را ندارند.مثل من چهارتا کتاب خوانده اند و تمام ماجرا را در همان چهارتا ديده اند.و گروهي که پوچ يا ابسورد هستند: کساني که خويش را منکرند چه رسد به ماوراي خويش . و گروه آخر کساني که جنها ؛ دستشان مي اندازند و در مجالس احضار ارواح ؛در نقش يک روح برايشان شيرين کاري مي کنند ؛تا فردا در مدح روح ؛کتاب چاپ کنند و جايزه بگيرند. جن براي انسان ؛ از انسان خطرناک تر نيست . همانطور که انسان براي کوسه ؛ از کوسه خطرناک تر است!(در تاريخ بشر حتي يک مورد مرگ انسان به دست جن گزارش نشده در حالي که فقط در دوره حکومت استالين 35 ميليون روس به قتل رسيدند آمار کشتار جنگ هاي مذهبي صليبي و جنگ هاي جهاني و قومي و قبيله اي پيش کش) در حقيقت هيچ چيز ؛ هراس ناک تر و هوس ناک تر از انسان نيست ؛ که به قول توماس هابز :انسان گرگ انسان است. 15- در کل؛ و بدون در نظر گرفتن موارد خاص ؛ آنها به ما کاري ندارند .ماهم به آنها کاري نداريم . ازدود و دم و سر و صداهاي شهر و بوي فاضلاب و ...... فراريند .مثل ما کار و مکافات دارند. و دست آخر اينکه ؛به عقيده من: با تمام اين اوصاف ؛تفاوت اساسي با ما ندارند زيرا که : آنها هم رنج مي کشند
درباره جن ، آياتى در قرآن وجود دارد كه برخى از اطلاعات مربوط به آنها را آشكار مى سازد:
1 . جنها قبل از نوع بشر آفريده شده اند;
2 . اين نوع از مخلوقات ، از جنس آتش خلق شده اند; چنان كه نوع بشر از جنس خاك آفريده شده اند . و قرآن فرموده است : «و الجانَّ خلقنه من قبلُ من نار السّموم ; (حجر ، 27) و جنيان را پيش تر از آتش گدازنده آفريديم .» 3 . اين نوع مخلوقات ، مانند انسان ; زندگى ، مرگ و قيامت دارند و قرآن در اين باب فرموده است : «در ميان طوايفِ بسيارى از جن و انس ـ كه از اين پيش به كفر مردند ـ كسانى هستند كه وعده عذاب خدا بر آنها حتمى است و اينها به حقيقت زيانكاران عالمند .» (احقاف ، 18) 4 . اين نوع از جانداران ، مانند ساير جانداران ، نر و ماده و ازدواج و تولد و تكاثر دارند . قرآن ، در اين باره مى فرمايد: «و همانا مردانى از نوع بشر ، به مردانى از گروه جن پناه مى بردند .» (جن ، 6) 5 . اين نوع ، مانند نوع بشر ، داراى شعور و اراده هستند و علاوه بر اين ، كارهايى سريع و اعمال شاقى را مى توانند انجام دهند كه از نوع بشر ساخته نيست ; چنان كه در آيات مربوط به قصه سليمان (ع ) ـ كه جنّ ها مسخّر آن جناب بودند ـ و نيز در قصه شهر سبا آمده است . 6 . جن هم مانند اِنس ، مؤمن و كافر دارد . بعضى صالح و بعضى ديگر فاسدند . در اين باره ، آيات زير وارد شده است : «من جن و انس را نيافريدم ; مگر براى اينكه عبادتم كنند .» (ذاريات ، 56) «و از ما جنيان هم بعضى مسلمان و برخى كافر و ستمكارند . آنان كه اسلام آورده اند ، راستى به راه رشد و ثواب شتافتند .» (جن ، 14) و همچنين (جن ، 1 و 2)• در دنيا گروهى از جن ها برخى از انسان ها را به تسخير خود در مى آورند; ولى پس از مرگ ارتباطى با ارواح ندارند . در روايت آمده است : صداى ضربه اى (شلاّقى) را كه در قبر به ميّت كافر زده مى شود ، جز جن و انس ، همه مخلوقات خداوند مى شنوند .• با توجه به مطلب بالا ، معلوم شد كه زندگى آنها نيز در همين كره خاكى است . اصل کلمه جن اطلاق ميشه به موجود نامرئي و نا پيدا که از آتش خلق شده مثل ابليس که از اجنه به شمار مياد نام پدر اجنه:از حضرت علي پرسيدن پدر جنيان کيست؟؟؟؟فرمودند: شومان شکل اجنه:جنيان داراي چشماي عمودي و افقي و داراي پاهايه کوتاه و گرد مانند سم مي باشد جنيان شاخ و دم ندارند وبدن آنان از مو پوشيده است جنيان از هوا و بوي غذاها و استخوان ها تناول ميکنند به همين دليل ميگويند دست ها را قبل وبعد غذا بشوئيد جنيان داراي خانواده هستند و در مجالس هم شرکت ميکنند مثل عروسي دائي...خاله ....برادر و..... جنيان به دليل نداشتن عنصر خاکي قوه طي الارض دارند وسرعت حرکتشان زياد است در آن واحد از يک طرف به طرف ديگر ميروند?تفاوت قدرت جن وانس:جن:به راحتي وارد بدن انسان اجسام زير زمين و...شوند انسان:چنين نيست جن:قدرت دارند در مدت کوتاهي دور دنيا بچرخند?اما انسان:نه!!!!!!!!!!!! جن:قدرت دارند شخص يا اشخاصي را با خود از محلي به محل ديگر ببرند بدون فاصله زماني اما انس نه جن:به کرات ديگر ميروند*به هر شکل ظاهر ميشوند*کوچک و بزرگ ميشوند*انقباضو انبساط ميشوند مال گمشده اي را مي يابند يا مالي را مدزدند*از کرات ديگر اطلاعات مي اورند*اما انسانه بي خاصيتو بگو جنيان در حالت عادي انبساطند و قابل رويت نيستن اما اگر منقبض شوند ميشود آنان را ديدو لنس کرد جن وانس مي توانند باهم ازدواج کنند ورابطه نا مشروع داشته باشند*نوبرشه والاشاخکايه تعجب تو ديدي* جنيان هم تکاليف شرعي دارن که بايد انجام بدن چون قدرت گناه کردن رو دارن مثل انسان حج هم ميرن عمر جن:به1000سال ميرسه در بين اجنه شيطان بيشترين عمرو داره 1000سال قبل خلقت آدم.

فضيلت سورهء مبارک جن:

به هر عددي که سوره جن خوانده شود در آخرت با پيامبر محشور و به عدد هر جن بنده آزاد کرده هر کجا سوره جن خوانده شود اجنه از آنجا دور ميشوند*چرا نشستي بدو قرآن و بيار* کسي که سوره مبارکه جن را بخواند غم و اندوه از او دور ميشود و به انازه هربار خواندن سوره جن خداوند به تعداد جنيان با ايمان به انسان اجرو ثواب عنايت ميکند خواب ديدن جن به چه معناست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟1:ديدار دشمن2:فاسد شدن دين شخص3:چيره شدن شهوت و هواي نفس4:خوردن مال حرام5:از بندگي و اطاعت خداوند دور بودن6:از اصل صلاح و خير دوري کردن بر گرفته از کتاب:جن و داستان هاي شگفت انگيز آن
مرگ جنيان
جنيان نيز مانند هر موجود جانداري همان طور كه داراي حيات هستند مرگ هم شامل حالشان مي شود چنان كه در قرآن كريم آمده:وبر آنها (خطاكاران)نيز همانند پيشينيان از جن و انس عذاب مقرر شد.(سوره فصلت،آيه25) به امت هايي كه پيش از شما بوده اند از جن و انس در آتش داخل شويد.(سوره اعراف آيه 3) ازاين آيات چنين برمي آيد كه نه تنها آنها هم مانند انسان مرگ دارند بلكه مانند انسان از عقوبت خدا بر حذر نيستند.
تكاليف جنيان در مقابل ذات پروردگار
همان طور كه در مباحث قبل گفتيم انسان، فرشته و جن سه موجودي هستند كه بنابر مصلحت خداوند خلق شده اند و هدف از آفرينش آنها نيز عبادت پروردگار است. چنانكه در قرآن كريم آمده است:جن و انس را جز براي پرستش خود نيافريده ام.(سوره ذازيان،آيه56) جن نيز مانند انسان مختار است و حق انتخاب دارد و مانند ما در اجراي قوانين ديني مكلف است چگونگي عبادت و اجراي احكام در ميان آنها مشخص نيست ولي آنچه مسلم است اين است كه پيامبراني كه براي هدايت مخلوق برگزيده شده اند جنيان را نيز هدايت گرند. چنانكه علامه طباطبايي فرمودند:اتفاقاًدر اين باره از خود جنيان هم سؤال شده كه آيا پيغمبر شما از جنس خود شماست در پاسخ گفته اند:پيامبران ماانسانند و اينك ما به رسالت ختمي مرتبت ايمان آورده ايم و او را آخرين پيامبر مي دانيم.(جن و شيطان) از بسياري از آيات روايت و احاديث نيز اين طور استنباط مي شود كه در بعضي از جنيان كافرو بعضي مسلمانند و حتي قبل از ظهور اسلام برخي از آنها يهودي بودند كه بعد از اسلام به پيشگاه حضرت محمد(ص)آمده و مسلمان شده اند و براي آنها عقوبتي همانند عقوبت انسان ها در نظر گرفته مي شود در قرآن آمده است:بعضي از ما مسلمانند و بعضي از دور.آنان كه اسلام آورده اند در جست وجوي راه درست بودند ،اما آنان كه از حق دور ند هيزم جهنم خواهند بود واگر بر طريق راست پايداري كند ازآبي فراوان سيرابشان كنيم(سوره جن آيه14و15و16) از اين آيه چنين برمي آيد كه جن ها همانند انسان به گونه اي مختلفند بعضي كافر و بعضي فاسق و ظالم البته برخي نيز نيكوكار و صالح بوده و داراي عقايد مختلف و اديان مختلف هستند. در سوره احقاف آمده است كه:حضرت رسول پس از آنكه از مكه به طايف رفت تا مردم را به سوي اسلام دعوت كند كسي به دعوت او پاسخ مثبت نداد در بازگشت به محلي رسيد كه آن را وادي جن شب را درآنجا ماند و به تلاوت آيات الهي مشغول شد در آن هنگام گروهي از جنيان صداي صوت آن حضرت را شنيدند پس از آنكه رسول اكرم از تلاوت فراغت يافت جنيان به سوي قوم برگشتند و اين طور مشاهدات خود را بازگو كردند:اي قوم كتابي را شنيديم كه بعد از موسي نازل شده و تصديق كننده مطالب آن است و به حق و راستي هدايت مي كند.(سوره احقاف،آيه29و30) وروايت است كه حتي برخي از جنيان از گروه شيعيان مي باشند از آن جمله روايتي است كه از ابوحمزه ثمالي نقل شده:روزي جهت شرف يابي به حضور امام باقر اجازه خواستم گفتند كه عده اي خدمت آن حضرت هستند لذا اندكي صبر كردم تا آنها خارج شوند پس كساني خارج شدند كه آنها را نمي شناختم و غريب به نظرم آمدند چون اجازه شرفيابي گرفتم داخل شدم و به حضرت عرض كردم فدايت شوم الان زمان حكومت بني اميه است و شمشيرهاي آنها خونريز مي باشد.امام فرمود اي ابا حمزه اينان گروهي از شيعيان از طايفه جن بودند تا از مسايل ديني خود سؤال كنند.(جن و شيطان،ص56)
آيا فرشتگان و شياطين از تبار جنيانند؟
همان طور كه گفته شد بنابر قرآن كريم سه موجود انسان، فرشته و جن داراي عقل و شعورند و بنابر مصلحت خداوند در صحنه گيتي ظاهر شدند و نامي از شيطان به طور مستقل به ميان آورده نشده است.بنابراين شيطان يا بايد از جنس فرشته باشد و يا از جنس جن بهتر است باز از قرآن كريم مدد بگيريم:آنگاه كه به فرشتگان گفتيم تا آدم را سجده كنيد همه جز ابليس كه از جن بود و از فرمان پروردگارش سربرتاخت سجده كردند(سوره كهف،آيه50) همچنين خداوند در قرآن كريم فرشتگان را معصوم و مبرا از خطا دانسته:فرشتگان هرگز نافرماني خدا را نمي كنند و همان كاري را مي كنند كه به آن ما‏مور شده اند.(سوره تحريم،آيه6) وبنابر روايتي از زسول خدا :فرشتگان از نور آفريده شده اند بنابراين ابليس كه بزرگترين خطا را در درگاه خدا وند مرتكب شده هرگز نمي تواند از جنس فرشته باشد اگرچه با همه اين مستندات هنوز در بين علماي اسلامي در نوع خلقت ذاتي شيطان اختلاف نظر وجود دارد.
ارواح شرير كدامند و چه تفاوتي با جن دارند؟
مطالعات بر روي آثار بشر بدوي از قبيل نقاشي ها و كنده كاري هاي غارها نشان مي دهد كه انسان از ابتداي آفرينش وجود موجوداتي غير از خود را در محيط پيرامونش حس كرده است موجوداتي كه ترس و وحشت و حتي نوعي پرستش و كرنش را در آنها ايجاد مي كرده است پس از اختراع زبان و خط هر قوم و قبيله اي نامي بر آنان گذاردند و براي ارتباط يا دفع آنان آدابي را براي خود قائل شدند و اين آداب نسل به نسل تداوم يافت چنانكه امروز هنوز در آفريقا رسومي با همان روش سنتي براي ارتباط با اين موجودات ويا دفع آنان صورت مي گيرد به عنوان مثال در آيين مسيحيت جن گيري يك سابقه ديرينه دارد كه اغلب كشيش ها اقدام به آن مي كنند و در واقع معتقدند كه شيطان در قالب جسم فردي رسوخ مي كند البته تقريباً به غير از مسلمانان همگي اين موجودات را ارواح شرير مي نامند وبراي دفع شر آنان اعتقادات مخصوص به خود دارند. مثلاًبرخي از اروپاييان امروزي بر مبناي يك تفكر سنتي وقتي در خيابان راه مي روند دست هاي خود را تكان مي دهند تا از ارواح شرير دور بمانند ويا در روز معين از سال مراسمي برپا مي كنند كه در آن عده اي بسيار از مردم لباس شبيه به لباس اتاق عمل مي پوشند،بوقي در دست مي گيرند ودر آن مي دمند.اما بنابراعتقادات مسلمانان تنها موجودات ماواء الطبيعه فرشته ها و جن ها هستند و روح انسان وقتي كاملاًاز بدن انسان خارج شود نه تنها قدرتي ندارد بلكه انسان هم نمي تواند هيچ گونه تسلطي بر آن داشته باشد مگر به خواست خداوند. در كتاب ارتباط با ارواح اين طور آمده :تسلط ارواح عقب مانده بر انسان ها را در اصطلاح جن زدگي مي گويند كه در واقع به همان مفهوم افسون وتسخير است ما استفاده از اين اصطلاحات را به دو علت صلاح نمي دانيم اول اين كه جن واژه اي است مخصوص موجودات هوشمند كه بر طبق روايتي عاميانه معمولاًبراي ايجاد شر خلق گشته اند و همواره محكوم به بدي كردن مي باشند حال آنكه هيچ موجودي به خاطر بدي كردن آفريده نمي شود معشيت پروردگار چنان است كه راه تكامل و تعالي همواره به روي تمام موجودات هوشمند باز باشد دوم اين كه اصطلاح جن زدگي غالباًبدين معني به كار مي رود كه جسم شخص جن زده را يك جن ديگر و يا روح تصرف شود بعضي در واقع دو نوع سكونت درقالب يك بدن و اين فقط يك نوع استثناست نه يك تصرف يا دشمن و آزار بدين جهت واژه جن زدگي به مفهوم عاميانه براي ما قابل قبول نيست آنچه از اين متون و بسياري از متون ديگر برمي آيد اين است كه واژه جن در فرهنگ هاي ديگر نيز وجود دارد ولي عموماً آن را شيطان ويا ارواح شرير مي نامند در حالي كه ما مسلمانان معتقديم كه در ميان جنيان جن صالح و نيكوكار نيز وجود دارد. اسماعيل حسين زاده سرابي در كتاب سيماي جن اين طور مي نويسد: سال ها پيش در مشهد مسئله احضار روح غوغايي عجيب به راه انداخته بود تا اين كه دو نفر از علماي معتبر مشهد خواستار شركت در آن مجلس شدند و پس از حضور از نزديك جريان حركت ميز را مشاهده كردند در جلسه ديگر يكي از دو درخواست كرد كه ميز مقصود ،ميز مخصوص احضار روح است كه روي آن همه حرف ها نوشته شده و جن ها توسط اشاره اي ميز را تكان مي دهند تا روي حرف مورد نظر بايستند را بگردانند اين عالم چون داراي علوم و معنويت خاصي بود و راه مكالمه صحيح با موجودات نامرئي را بلد بود گرداننده ميز را به اسمايي كه حضرت سليمان مي دانست و با آن اسما جنيان را مسخره كرده بود،قسم داده و پرسيده بود شما روح انسان هستيد يا موجودي ديگر و شروع به خواندن حروف الفبا كرده كه در نهايت اين جمله ها حاصل شد«من جن هستم». زمرديان نيز در كتاب شيطان كيست مي گويد:مدت هاست ارتباط گيرندگان با روح به وسيله هاي گوناگون با جن تماس مي گيرند البته جن خود را بانام روح يكي از افراد معرفي مي كند وآنها بر اين باورند كه با روح آدمي تماس گرفته اند در حالي كه اغلب تماس آنها با جن و شيطان است.

آيا جن علم غيب دارد؟
قابليت هاي موجود در جن كه ناشي از نوع خلقتش مي باشد مانند پنهان بودن از چشم طي كردن مسافت و غيره اين تصور را در ذهن انسان ها اجاد مي كند كه اين موجودات از عالم غيب آگاهند البته بسياري از ارتباط برقرارگنندگان آگاهانه به قصد سوء استفاده و فريب مردم ويا نا آگاهانه به اين باورها دامن زده اند ولي حقيقت آن است كه تنها خداوند است كه آگاه به غيب مي باشد ولاغير.چنانچه مي فرمايد:خداوند داناي غيب است وغيب خود را بر هيچ كس آشكار نمي سازد مگر برآن پيامبري كه از او خشنود باشد. والبته بسيار ديده شده در جريان همين احضار روح كه ما آن را احضار جن مي دانيم.جنيان توانسته اند پاسخ هاي درست و مناسبي ارائه دهند كه آن را نبايد ناشي از علم غيب آنان دانست زيرا جن ها از آن جايي كه براحتي مي توانند طي چند لحظه مسافت طولاني راطي كنند مي توانند از همنوعان خود كه در جريان ماجرا قراردارند پاسخ را جويا شده و به شخص رابط اطلاع دهند ويا از امكانات ديگري استفاده كنند كه ما از آن بي خبريم به هر حال علم غيب چه براي انسان و چه براي جن منتفي است مگر براي عده اي كه از طرف خداوند اين توانايي برايشان ممكن مي شود.
ترس از جن
آيا بايد از جن ها ترسيد براي در امان ماندن از آنها چه بايد كرد ظرفيت ها و عكس العمل هاي انسان ها در ارتباط با موجودات ناشناخته بسيار متفاوت است و غير قابل پيش بيني است بنابراعتقاداتي كه سينه به سينه و نسل به نسل منتقل شده همواره جن ها موجوداتي آزار دهنده و موجب شر و فساد بوده اند و هرگاه بيماري لاعلاجي پيش آمده و يا اتفاق غير قابل توجيهي روي داده به جن و شيطان نسبت داده شده است موارد زيادي از بيماران روان پريش ديده شده اند كه بيماري خود را ناشي از ديدن اين موجودات مي دانند و از سوي اطرافيان جن زده لقب گرفته اند. مسلم است كه وحشت ،ترس و اضطراب بيش از حد موجب بسياري از اختلالات روحي ورواني خواهد شد.به راستي كدام انسان است كه در برخورد با اين موجودات بيم در دلش راه نيابد.ولي آيا مي توان همه اين بيماري ها را منسوب به جن و شيطان دانست. به طور حتم شما هم عارضه آل زدگي را به كرات از سالخوردگان شنيده ايد عارضه اي كه مردم در قديم در برخي از روستاها ومناطق دور افتاده آنرا باور داشته و معتقدند كه اين موجودات جان زن زائووطفلش را به خطر مي اندازد چنانكه چند پياز پوست كنده را در بالاي سر زائو مي گداشتند تاآل و جن از بوي بد پياز فرار كند. در حالي كه امروزه از طريق علمي ثابت شده است عامل بسياري از بيماري ها،ميكروب زدايي پياز عامل سلامت و محافظت بوده و نه بوي بد آن.ويا عوام بيماري بسياري از كساني كه به بيماري صرع گرفتارند را به جن نسبت مي دهند حال اين ها تا چه حد واقعيت دارد سؤالي است كه مي توان با استناد بر اين آيه آن را پاسخ گفت:آنان كه ربا مي خورند در قيامت چون كساني از قبر بر مي خيزند كه به افسون شيطان ديوانه شده اند.(سوره جن،آيه26و27) بنابراين بسياري از اعمال نادرست كه جنبه شيطاني دارند و در واقع در اثر نفوذ شيطان در روح انسان اعمال مي شوند موجب اختلالات روحي.رواني گشته و در واقع يك جنون شيطاني در فرد ايجاد مي كند علامه طباطبايي(ره)مي گويد:تشبيهي كه در اين آيه شده كه ربا خوار را به كسي تشبيه كرده كه از طريق تماسي با شيطان ديوانه شده خالي از اين معنا نيست كه چنين چيزي (يعني ديوانه شدن)امري است ممكن چون هر چند آيه شريفه دلالت ندارد كه همه ديوانگان در اثر مس شيطان ديوانه شده اند ولي اين قدر دلالت دارد كه بعضي از جنون ها در اثر مس شيطان رخ مي دهد.(سوره بقره،آيه275) شايد بهترين راه باي در امان ماندن از آزار جنيان بالا بردن دانش و آگاهي نسبت به آنهاست.چرا كه جنيان نيز مانند انسان خوب وبد دارند و از آنجايي كه در ميان انسان ها زندگي مي كنند و تعدادشان نيز بسيار زيادتر از انسانهاست ديدار با آنها براي هيچ كس غير ممكن نيست ولي چه بسا بسياري از اختلالات روحي،رواني كه به جسم هم آسيب جدي وارد مي سازد ناشي از ديدار با يك جن خوب و نيكوكار بوده و تنها ترس از ديدار با اين موجود فرد را دچار عارضه ساخته و هيچ قصد و عمدي از سوي جنيان در كار نبوده است.
مرحوم شيخ مفي در كتاب «ارشاد» آورده است: در آثاري از ابن عباس نقل شده:زماني كه پيامبر اسلام(ص) به قصد جنگ با قبيله مصطلق از مدينه خارج شد،هنگام شب به دره وحشتناك و صعب العبوري رسيد.اواخر شب جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و خبر داد كه طايفه اي از جن در وسط دره جمع شده و قصد مكر و شر و اذيت شما و اصحابتان را دارند.(ارشاد،ص399)



از حضرت امام صادق(ع)روايت شده:
روزي حضرت رسول(ص)نشسته بود،مردي به خدمتشان رسيد كه بلندي قامتش مثل درخت خرما بود.سلام كرد،حضرت جواب داد و سپس فرمود«خودش وكلامش شبيه جن است».سپس به او فرمود كيستي؟ عرض كرد :من هام،پسر هيم،فرزند لاتيس،پسر ابليس هستم.(بحارالانوار،ص83) بانو حكيميه دختر امام كاظم(ع) مي گويدكه برادرم رضا(ع) را ديدم كه تنها بود،عرض كردم:با چه كسي سخن مي گوييد؟ فرمودند:فردي از جن آمده تا مسائلي بپرسد و از چيزهايي شكايت كند.(اصول كافي،ص395)